(بحرانِ افغانستان) و (روشنفکران)
زمان هوتک زمان هوتک

 

 

 

 

درنوشتۀ حاضر درحد توان تلاش صورت خواهد گرفت، که از دید اندیشمندان درپیرامون مفاهیمی چون:

جامعه مدنی، فرهنگ، دموکراسی، کثرت گرایی، آزادی، اخلاق مسئوولیت، روشنفکر... و نقش سیاسیون دموکرات ــ ملی، تحصیل کرده ها، چیزفهمان وبخصوص روشنفکران درجامعه، تماس گرفته شود و

آیا درجامعه افغانی فرهنگ دموکراسی وجود دارد؟

که طبعاً جواب مثبت است چون درهر جامعه اکثریت قاطع مردمش روحاً آمادۀ پذیرش فرهنگ دموکراسی میباشند.

آیا برای بیرون رفت از بحران افغانستان راه حل وجود دارد؟

بحرانی که درشرایط امروز برای محوآن به ایجاد یک نیروی آگاه سراسری ضرورت مبرم است و تلاش برای ایجاد آن وظیفهِ هر چیزفهم و وطنپرست میباشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

با سقوط جمهوری افغانستان در 8 ثور 1371 و فروپاشی حزب وطن، قبلاً حزب دموکراتیک خلق افغانستان، که دراثریک دسیسۀ داخلی و عمدتاً خارجی (روسیه، ازبکستان، تاجکستان، بخصوص پاکستان و ایران) صورت گرفت، تنظیم های جهادی به قدرت رسیدند. فعالیت حزب وطن را شورای قیادی مجاهدین غیرقانونی اعلان کرد و دارایی آن به دولت تعلق گرفت!!

درتمام دوران حاکمیت تنظیم های جهادی (صبغت الله مجددی و برهان الدین ربانی) در افغانستان جنگ داخلی به معنای واقعی کلمه جریان داشت تا، که (ای اس ای) پاکستان به کمک مالی امریکا و متحدینش گروه طالبان را ایجاد و به قدرت رساندند. گروهِ که میخواستند انسان افغانستان را به گفتۀ ژان ژاک روسو (1) به وضع طبیعی و اولی اش برگرداند. آنها، می خواستند داستان انسان درمسیر تاریخ را، که همچون آهوان... در دشتها می دوید و می رمید و از ترس جان خود قرار و آرام نداشت و اسیر سرپنجۀ جانوران خون آشام بود، تکرار نمایند.

دهۀ اخیر قرن 20، که با گسستی دوگانه درتاریخش:

یکی، فروریختن ایدئولوژی کمونیسم (نه نابودی آن) و

دیگری، ازهم پاشی سستم سوسیالستی (بلوک شوروی)، امریکا را به «آقا و بادار» جهان مبدل گردانید و این گسست برای ما آموزاند، که در ارزشیابی مجدد میراثهای فکری خود، برخورد نقادانه و مشقات شک را جانشین سهولت جزمیت سازیم. (2)

درآغاز قرن 21، امریکا شوکه دید و صدها میلیون انسان در سرتاسر جهان از طریق گیرنده های تلویزیونی خود به طور مستقیم حوادث 11سپتامبر2001 را دنبال کردند. بهت و حیرت ناشی از گستردگی دامنۀ این حملات و شوک ناشی از شدت این اعمال خشونت آمیز باعث شد که بینندگان تلویزیونی از جمله مفسران خبری انگشت به دهان بمانند. عدم دسترسی به اطلاعات بخاطر رفتار مقامات امریکایی باعث شده بود که کانالهای تلویزیونی فقط به نمایش تصاویر خشونت بار برخورد هواپیماهای انتحاری به برجهای مرکز تجارت جهانی و انهدام آنان بسنده کنند. بخاطر بهت و حیرتی که بدنبال دیدن این تصاویر به همه دست داده بود، اخبار فقط به توصیفی وقایعی محدود می شد که درهمان لحظات اولیه به اطلاع همگان رسیده بود و از بیان شدت و گستردگی این حوادث خودداری می شد.

چندین هزار انسان در روز 11 سپتامبر جان خود را از دست دادند و به انتقام خون آنها یک جنگ در افغانستان براه افتاد. اما با اینحال این حوادث همچنان مرموز و اسرارآمیز باقی ماندند، در حالیکه آکنده از شگفتی، ابهام و تناقض بودند.(3)

امریکا به ادعای اینکه طرح ریزی عملیات درافغانستان توسط گروه تروریستی القاعده تحت رهبری اسامه بن لادن صورت گرفته، از گروه طالبان سپردن اسامه را خواستگار شدند، اما گروه طالبان این تقاضای امریکایی ها را رد کردند.

جورج دبلیو بوش بیانیه تلویزیونی خود را بتاریخ 7 اکتوبر 2001 با جملۀ «جنگ شروع شده است»، ایراد کرد:

«به دستور شخص بنده، نیروهای نظامی ایالات متحده حمله به اردوگاههای تروریستی القاعده و تأسیسات نظامی رژیم طالبان درافغانستان را آغاز کردند. این حملات به دقت طرح ریزی شده اند تا کشورافغانستان بعنوان پایگاه عملیات دشمن قرارنگیرد وهمچنین به توان نظامی دولت طالبان ضربه وارد آید. دوستان خوب دیگر بخصوص کانادا، استرالیا، آلمان و فرانسه متعهد شده اند که نیروهای شان را به تدریج وارد این عملیات کنند. بیش از چهل کشور خاورنزدیک و آسیایی با حق عبور و فرود هواپیماهایمان در خاک کشور شان موافقت کرده اند. بسیاری از آنان اطلاعات سرویسهای امنیتی کشور شان را در اختیار ما قرار داده اند. ما از طرف خواست و ارادۀ همۀ مردم جهان مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفته ایم.

پیش از دو هفته است که درخواستهایمان را به طور روشن و مشخص به اطلاع طالبان رسانده ایم: تمام اردوگاههای تمرین تروریستها را تعطیل کنید؛ سران شبکۀ القاعده را تسلیم کنید و تمام اتباع خارجی از جمله امریکاییان را که ناحق در کشور تان زندانی شده اند، آزاد کنید. اما آنان به هیچیک ازاین درخواستها پاسخ ندادند و اینک طالبان باید بهای آنرا بپردازند.

ملت محروم افغانستان به این بهانه متوجۀ سخاوت و بخشندگی ایالات متحده و متحدانش خواهد شد...

ایالات متحده یک کشور دوست و رفیق برای مردم افغان است...

ایالات متحده دشمن کسانی است که به تروریستها و بربرهای جنایتکاری کمک می کنند...

ما به میل خود به این مأموریت تن نداده ایم، بلکه مجبور به این کار شده ایم(4)

با وجود اینکه گروه طالبان، بیشترین بخش خاک افغانستان را تحت کنترول خود داشتند ولی امارت اسلامی را که تأسیس کردند، براساس قوانین قرون وسطایی اداره می شد و فقط از طرف پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به رسمیت شناخته شده بود. اما دولت برهان الدین ربانی که بخش کوچکی از خاک افغانستان را تحت کنترول داشت، ازنظر بین المللی رئیس جمهور قانونی افغانستان محسوب می شد.

بلی! حملات 11 سپتامبر این فرصت را فراهم ساخت که لشکرکشی کلاسیک جنرالها تحت پوشش عملیات قانونی انجام شود.

نیروی هوایی امریکا در حمایت از نیروهای ضد طالبان که آنان را با دالر تطمیع کرده بودند، اهداف مشخص را بمباران کردند و گروه طالبان را شکست دادند و جنگ با قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل خاتمه یافت. این قطعنامه چارچوب مذاکرات بن اول را مشخص کرد. در نتیجه به ریاست حامد کرزی دولت موقت تشکیل گردید، کابینه اش مشخص شد و به تاریخ 6 دسامبر 2001 توسط قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل شکل قانونی به خود گرفت. درنتیجه «بازی بزرگ» درمنطقه بار دیگر ازسر گرفته شد، چون منطقۀ آسیای مرکزی ذخایرنفت و گاز با ارزشی دارد. در کوههای این منطقه منرالهای نادر و قیمتی یافت می شود و سرانجام اینکه در این منطقه خشخاش کشت می شود، چنانچه دیدیم که در مدت 12 سال کشت خشخاش در یک تجارت بین المللی موفقانه توانست راه خود را به بازار جهانی بخصوص امریکای شمالی باز کند.(5)

ائتلاف شمال، تکنوکراتهای افغان درغرب و مردم افغانستان ازشکست گروه طالبان و اینکه امریکاییها و متحدینش برایشان جمهوری اسلامی میسازند، خوش و راضی بودند.

اما اینکه جمهوری افلاطونی یا جمهوری تیث امریکایی؟

چون در جمهوری افلاطونی «یک نکتهء عمده یی که اساس بحث بشمار می آید، تحقیق در این است که می توان جامعه یی را تصور کرد که درآن عدالت تام و کامل برقرار باشد؟»(6)

چیزی که در جمهوری تیپ امریکایی اثری ازآن وجود ندارد.

به هر صورت امریکاییها و متحدینش داخل خاک افغانستان شدند و مصمم گردیدند تا برای افغانها:

ــ قانون اساسی بسازند،

ــ بربنیاد مواد قانون اساسی قوای سه گانه دولت (مُقنِنه، اجرائیه، قضأیه) را ایجاد نمایند،

 

ــ انتخابات شفاف را ترویج دهند،

ــ دموکراسی را اعاده کنند،

ــ کثرت گرایی را ترویج دهند،

ــ نقش روشنفکران را برجسته بسازند و...

سرانجام افغانستان را در تمام عرصه ها بازسازی نمایند.

ادامه دارد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ــ کانت در برابر کسانی که از گفتۀ روسو برداشت غلط کرده بودند، این را دست آورد بارز روسو دانست و یادآور شد که:«مسلماً پذیرفته نیست این نظر عبوسانۀ روسو در بارۀ نوع بشر را که به ترکِ وضع طبیعی جسارت ورزیده است، ستایشی از بازگشت به این وضع در جنگل تلقی کنیم. نوشته های او...بدون تردید پیشنهاد نمی کند که انسان باید به وضع طبیعی بازگردد بلکه می رساند که انسان ازهمین جایی که اکنون کسب کرده است به عقب بنگرد.» نوشتۀ ارنست کاسیرر «روسو، کانت، گوته»، ترجمۀ حسن شمس آوری و کاظم فیروزمند، 1374، تهران، ص ــ 58.

2 ــ متأثر ازکتاب رامین جهانبگلو، «مدرنیته، دموکراسی و روشنفکران»، 1374، تهران،ص ـ 7.

3 ــ نوشتۀ تیری میسان، «فریب دهشتناک»، ترجمۀ دنیا مملکت دوست، تهران، چاپ دوم، 1382، ص ـ 7 و 8.

(همچنان تیری میسان، درمقدمه(ص ـ 8) یادآور می شود، که دررابطه با حادثۀ 11 سپتامبر 2001 دربیشتر جاها سوالاتمان بی پاسخ میماند، بناءً نمی توانیم دروغهای مقامات امریکایی را باور کنیم و مشروعیت پاسخ تند امریکائیان به افغانستان و «جنگ بر ضد محور شرارت» را زیر سوال میبرد و خواننده را دعوت میکند که کار ما را بعنوان یک حقیقت مطلق و قطعی در نظر نگیرید. بلکه از شما دعوت می کنیم که در بارۀ گفته هایمان شک و تردید کنید. هیچگاه به چیزی جزعقل سلیم و انتقادی خود اعتماد نکنید...در دورانی که ایالات متحده محور شر و خیر را از یکدیگر جدا می کند، وظیفۀ خود می دانیم که این مطلب را یادآوری کنیم که آزادی، باوراندن یک بینش ساده به مردم جهان نیست، بلکه آزادی شناخت وگسترش دامنۀ اختیارات انسانی وافزایش اصلاحات میباشد.

4 ــ همان کتاب، ص ــ 105 و 106.

5 ــ همان کتاب،از ص ــ 109، 110، 111 و 115 گرفته شده است.

6 ــ دکتر عبدالحسین زرین کوب، «یاداشت ها و اندیشه ها»، تهران، چاپ چهارم، 1362، ص ــ 225.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 






July 28th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات